Saturday, August 25, 2007

سرگذشت دختران حوا

ما در این نوشته ها سعی کردیم که برخورد جوامع مختلف با زن رو البته بدون نقد بررسی کنیم .نقد و اظهار نظر رو به عهده شما خوانندگان گذاشتیم:

احتراما توجه شما را به اولین مقاله از سری نوشته های سرگذشت دختران حوا جلب میکنیم:

در بابل قدیم :وظایف زن بچه آوردن و پروردن ،آب از چاه یا رودخانه آوردن ،پختن ، شستن ، بافتن وتمیزکردن خانه بود. مرد میتوانست زن خود را به علل نازایی ، زنا ، ناسازگاری و بد اداره کردن خانه طلاق دهد و تنها کاری که باید میکرد این بود که جهیزیه زن را به وی بازگرداند و به او بگوید (تو زن من نیستی) ، ولی زن چنین حقی نداشت . اگر زنی می توانست ثابت کندکه نسبت به شوهرش وفاداربوده و شوهر در حق وی سختی روا داشته ،طلاق نمی گرفت ولی عملا حق داشت جهیزیه خود رابردارد ، خانه شوهر را ترک کند و به خانه پدر بازگردد .

در آشور:اگر مردی زن خود را در رابطه جنسی با مرد دیگری دستگیر میکرد ، حق کشتن او را داشت .مردان می توانستند تعدادی کنیز برای خود بعنوان معشوقه بگیرند ، ولی زنان موظف بودند که کاملا نسبت به شوهر خود وفادار باشند .

زن در حکومت هخامنشیان : در نخستین تمدن آریائی مردان تنها یک زن میگرفتند . اما پس ازتشکیل حکومت هخامنشیان ، در نتیجه تکامل طرز تولید و افزایش تولید اضافی و ظهور طبقات مختلف ، تعدد زوجات در بین طبقات مرفه و ممتاز جامعه و بخصوص در بین سلاطین و شاهزادگان رواج یافت . زنان و کودکان در کارهای ساختمانی و تولیدی مثل مردان شرکت داشتند . ویل دورانت نوشته - در زمان زرتشت ، زنان منزلتی عالی داشتند ، با کمال آزادی و با روئی گشاده در میان مردم رفت و آمد میکردند و صاحب ملک و زمین می شدند و در آن تصرفات مالکانه داشتند - پس از داریوش مقام زن مخصوصا در میان طبقه ثروتمند تنزل پیدا کرد. زنان فقیر چون برای کار کردن ناچار از آمد و شد در میان مردم بودند آزادی خود را حفظ کردند. زنان بالای اجتماع جرأت نداشتند جز در تخت روان روپوش دار از خانه بیرون بیایند .زنان شوهر دار حق نداشتند هیچ مردی را ، ولو پدر یا برادرشان باشد ، ببینند .در نقشهائی که از ایران باستان برجای مانده هیچ صورتی از زن دیده نمی شود . کنیزکان آزادی بیشتری داشتند جه لازم بود ار مهمانان خواجه خود پذیرایی کنند. در رساله اندرز آذر پاد مهر سپندان به نقل دینشاه آمده که - زن و فرزند خود را از تحصیل دانش و کسب هنر باز مدار تا غم و اندوه بر تو راه نیابد و در آینده پشیمان نشوی . در ایران باستان غیر از زنان وابسته به طبقه اشراف ، سایر زنان از قید حجاب آزاد بودند .

قوانین بابلیان در دوره داریوش : مرد فقط میتواند یک زن داشته باشد ولی اگر زن نازا باشد می توان زن غیر عقدی داشت . ازدواج بی قرارداد قانونی نیست .اگر آزاد با کنیزی ازدواج کند، آن کنیز مقام آزاد را می یابد .اگر شوهر زنش را طلاق دهد باید جهیزیه او را رد کند و یک سهم پسری از مال خود را به او ببخشد ولی اگر زن نازاست فقط جهیزیه به او بر میگردد.در مورد خیانت زن ، شوهرش او را اخراج یا برده می کند . زن میتواند اموالش را خودش اداره کند ، اجاره دهد ، جهیزیه خود را پس بگیرد ، مال خود را ببخشد ، تجارت کند ، در زمره روحانیون در آید . دخترانی که جهیزیه گرفته اند از ارث محرومند ولی آنها که جهیز ندارند در ارث بردن با پسران مساویند .

در انجیل مسیح آمده است : ....اما من میخواهم شما بدانید که سر هر مرد مسیح است و سر زن ، مرد و سر مسیح خداست .- زیرا که مرد از زن نیست بلکه زن از مرد است ، مرد به جهت زن آفریده نشده بلکه زن برای مرد ، زن را اجازه نمیدهم که تعلیم گیرد و یل بر شوهر مسلط شود بلکه در سکوت بماند . زیرا که آدم اول ساخته شد و بعد حوا ،و آدم فریب نخورد بلکه زن فریب خورد و در تقصیر گرفتار شد . ای زنان شوهران خود را اطاعت کنید چنانکه خداوند را ، زیرا شوهر زن، سر زن است.

وضعیت زن در اعراب جاهلیت : زن در جامعه عرب استقلال و شخصیت نداشت ، جزءمایملک مرد بشمار می رفت و هرگونه رفتاری با وی متداول و مجاز بود ،درنزد بعضی از اعراب زن مثل سایر ترکه میت به وارث او منتقل میشد ، بعضی از اعراب مولود دختر خود را می کشتند.


این مطالب از کتابهای محققینی چون گزنفون ، ویل دورانت ، دیاکونوف ، راوندی و...اقتباس شده است .


واین داستان ادامه دارد...